فهرست مطالب

نشریه مطالعات نظریه و انواع ادبی
پیاپی 3 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • یحیی طالبیان، علی تسنیمی، احمدرضا بیابانی* صفحات 7-36

    متغیرهای جنسیت در زبان، به این دلیل روی می دهد که زبان با نگرش های اجتماعی ارتباط نزدیک دارد؛ مرد و زن از نظر اجتماعی در جامعه متفاوت اند که برای آن ها نقش های متفاوتی نیز در نظر می گیرند و از آن ها انتظار نمونه های رفتاری متفاوتی می رود و زبان به سادگی این حقیقت اجتماعی را منعکس می کند. در پژوهش پیش رو، نگارندگان می کوشند شیوه نوشتاری زنان را در تقابل شیوه نوشتاری مردان بررسند و در راستای به دست آوردن نتیجه ای مطلوب، مجرای آراء صاحب نظران در حیطه زبان شناسی و گفتمان را به عنوان مبانی نظری، برگزیدند. در پایان نیز این نتیجه حاصل گشت که هم یک نویسنده زن و هم یک نویسنده مرد بر اساس توانمندی نوشتاری اش، می تواند در قلمرو جنس مقابل قلم بزند و اگر بدون توجه به این مقوله نیز به نگاشت مطلبی بپردازد، با به کارگیری الگوهای خاص نوشتاری، بازشناخت جنس نوشتار تا حدودی امکان پذیر است.

    کلیدواژگان: زبان، نوشتار زنانه، نوشتار مردانه، فمینیسم، گفتمان
  • فاطمه نگاری*، سهیلا صلاحی مقدم، نسرین فقیه ملک مرزبان صفحات 37-54

    سبک شناسی جدید با توجه به اصول زبان شناسی تاریخی و نقد ادبی به وجود آمد. پاول سیمپسون در سبک شناسی طنز، بر طنزکلامی (آیرونی و پارودی)، طنز موقعیت و طنز گفتمان تاکید دارد. هدف این پژوهش، بررسی مولفه طنز بر اساس دیدگاه سیمپسون و کمک به شناخت و درک هرچه بیشتر رمان بیوتن است. امیرخانی در رمان ساختارشکن بیوتن، از تکنیک های متعدد روایی، بازی های زبانی هوشمندانه ، آشفتگی و پرش های زمانی، معلق ماندن پایان داستان با تاکید بر طنز که از ویژگی های رمان پسامدرن است، بهره گرفته است. در این پژوهش، پس از مقدمه ای بر پسامدرن و طنز، انواع طنز در بیوتن بررسی شد که حدود 145 مورد طنز است که کلمات و عبارات تکراری محسوب نشده اند. طنزکلامی در انواع مختلف تلمیح، جناس، تکرار، بیشترین نمود را دارد. امیرخانی، انتقادات گزنده خود را از شرایط سخت و تلخ زندگی و غم غربت مهاجران اختیاری و اجباری ایرانی ساکن در آمریکا، با بهره بردن از طنز تلطیف ساخته و خواسته است با این ابزار، علاوه بر آشنا ساختن خوانندگان خود با فضای حاکم بر رمانش و آگاه ساختن آن ها از لایه پنهان روایت، ایشان را با جهان واقعی مهاجران آشنا سازد. در بیوتن، طنز موقعیت در جایگاه دوم قرار دارد. امیرخانی با بهره بردن از تضاد و تناقض در ساختار این رمان، طنز در لایه گفتمان را در شکل های مختلف به وجود آورده است.

    کلیدواژگان: بیوتن، طنز، پست مدرنیسم، سبک شناسی پاول سیمپسون
  • اکرم کرمی*، زهرا پارساپور صفحات 55-78

    شعر شیعه به طور کلی و شعر علوی به طور خاص در طول قرن ها حیات خود در قالب ها و انواع مختلف ادبی توانسته است مضامین مختلف کلامی، تاریخی و فکری را به همراه شور و احساسات سرایندگان خود از ملل و مذاهب گوناگون متجلی سازد. در این مقاله بر آنیم تا انواع ادبی را در شعر علوی شناسایی و معرفی نماییم. تقسیم بندی پیشنهادی اشعار علوی بر اساس محتوا و درون مایه آن ها خواهد بود که غالبا اسامی اشعار و یا مجموعه شعری مبتنی بر آن است که بعدها این عناوین به شکل یک نوع ادبی در ادبیات دینی مطرح شده است. بعضی از این گونه ها مانند غدیریه سرایی و فتوت نامه سرایی پیش از این معرفی شده اند و تعدادی دیگر مانند ترجمه سرایی، ولایت نامه، خیبرنامه در این مقاله برای نخستین بار مطرح و معرفی می شوند و نمونه هایی از آن ها از دیوان ها و نسخه های خطی به عنوان شاهد مثال آورده می شوند. برخی از این انواع مانند دیونامه، خیبرنامه، غدیریه و حمله حیدری در تاریخ ادبیات اختصاص به شعر علوی دارند. میزان پرداختن به واقعیت های تاریخی و یا تخیلات شاعرانه و باورهای عامیانه به نوع ادبی اشعار مربوط می شود. بدیهی است با بررسی های وسیع تر می توان به انواع تازه تری در این اشعار رسید.

    کلیدواژگان: شعر علوی، انواع ادبی، مدایح
  • ذوالفقار علامی*، رقیه موسوی صفحات 79-100

    کهن الگوها، بن مایه های جهانی و مشترکی هستند که به صورت میراث بشری از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده و در ضمیر ناخودآگاه جمعی انسان جای گرفته اند و برای رسیدن به مرز خودآگاهی به صورت نمادهای گوناگون نمود می یابند. این تصاویر خاص که در اسطوره های ملل تکرار می شوند، با وجود فاصله زمانی و مکانی زیاد، معمولا معنای مشترک و نقش مشابه دارند. هدف مقاله پیش رو که با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده، مقایسه نمادهای کهن الگویی در شعر «مسافر» از سهراب سپهری و داستان شازده کوچولو از آنتوان دو سنت اگزوپری و دادن پاسخ به این پرسش هاست:1)تصاویر دایره تعالی چگونه و در قالب چه مفاهیمی در شعر «مسافر» و داستان شازده کوچولو نمود یافته است؟2)این دو شاعر و نویسنده با استفاده از نمادهای (دایره، درخت، کوه و آب)، چه هدفی را دنبال کرده اند؟ نتیجه بررسی نشان می دهد که نمادها ارتباط مستقیم با ناخودآگاه این دو هنرمند دارد و اندیشه عرفانی و دینی این دو در زبان رمزی آن ها خلاصه شده و نقوش نمادین، خواننده را به نگرش عارفانه و معنوی آنان سوق می دهد، نگرشی که با وجود تفاوت های ضمنی در توصیف نمادها، همگی به یک هدف مشترک منتهی می گردند. یکی از مهم ترین کاربردهای کهن الگوها، رها شدن در مسیر خودشناسی و عرفان است و مهم ترین بخش تعقل، یعنی مراقبه دینی، در حقیقت مسیر دایره واری است که اهداف غایی سلوک را در ناخودآگاه بشری نشان می دهد. نکته ای که ریشه در درک درست نمادهای درونی و کهن الگوها دارد.

    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، سهراب سپهری، آنتوان دو سنت اگزوپری، شعر «مسافر»، شازده کوچولو
  • محمدحسن حسن زاده نیری*، آزاده اسلامی صفحات 101-122

    این نوشتار به بررسی و مقایسه شیوه بیان آموزه های عرفانی در رمان فرانی و زویی نوشته جی. دی. سالینجر و رمان روی ماه خداوند را ببوس اثر مصطفی مستور، می پردازد. این دو اثر به دلیل بیان اندیشه ها و آموزه های عرفانی، وجوه مشترکی با هم دارند. هدف از این پژوهش، یافتن وجوه اشتراک و افتراق میان دو اثر مذکور در شیوه بیان آموزه های عرفانی و بررسی و تحلیل آن هاست. در این نوشتار نشان داده شده است که هر دو رمان در بیان آموزه های عرفانی از عناصر مشترکی چون «گفت وگومحوری»، «ایجاد پرسش»، «برداشت نمادین و ذوقی از متون مقدس»، «دعا»، «کودکی»، «شخصیت های آشفته»، «خودکشی»، «پایان باز اما جهت گیرانه و مثبت»، استفاده کرده اند و البته این عناصر در هر دو داستان، تفاوت هایی با هم در کارکرد و میزان تاثیرگذاری دارند. همچنین نشان داده شده است که اگرچه، هر دو رمان حاوی مطالب عرفانی هستند، اما نگرش آن ها به عرفان با هم متفاوت است. رمان روی ماه خداوند را ببوس، در جهت تایید و تبلیغ عرفان و رمان فرانی و زویی در جهت نقد و آسیب شناسی عرفان نوشته شده است.

    کلیدواژگان: رمان، مولفه های عرفانی، شیوه بیان، نقد تطبیقی، روی ماه خداوند را ببوس، فرانی و زویی
  • علی صادقی منش، ابراهیم استاجی* صفحات 123-140

    بررسی سیاست نامه، اثرخواجه نظام الملک طوسی، ما را باگونه ای نگاه فرادستی فرودستی به افراد هر قشر مواجه می سازد؛ مسئله ای که بر بنیاد آرای اریک برن، نشان از فقدان تبادلی سالم از گونه بالغ بالغ و کثرت تبادل والد کودک دارد؛ تبادلی که کثرت آن، خود نشانی است از وجود استبدادزدگی و خودکامه پسندی در میان افراد یک جامعه. ایجاد یک جامعه طبقاتی و گسترش خودکامگی حاکمان، پیامد وجود چنین نگاهی به اقشار یک جامعه است؛ نگاهی که در متن سیاست نامه به وضوح مشاهده می شود و در نهایت همین نگرش، به سبب منطق گریز بودن حالت های روان شناختی«والد» و «کودک»، مقدمات ایجاد خلل در حکومتی را مهیا می سازد که نگارنده سیاست نامه، وزیر و نظریه پرداز آن بود.

    کلیدواژگان: بررسی روان شناختی، اریک برن، نگاه فرادستی فرودستی، سیاست نامه
  • امید وحدانی فر*، فاطمه فرخی صفحات 141-156

    شعر نیمایی «قصه شهر سنگستان» سروده مهدی اخوان ثالث، یکی از بهترین منظومه های روایی مجموعه از این اوستا است که علاوه بر دارا بودن ویژگی های ادبی، به دلیل زبان روایی، از نظر روایت شناسی حایز اهمیت است. مضمون این شعر، داستان آوارگی شهریار شهر سنگستان است که به گونه ای هنرمندانه و گاه نمادین از زبان دو کبوتر بیان شده است. هدف اخوان در این شعر، توصیف جامعه به بن بست رسیده عصر خودش است. در واقع، اخوان در این شعر یاس حاکم بر آن جامعه را روایت کرده است. در مقاله حاضر شیوه روایت و وجهیت شعر قصه شهر سنگستان بر اساس دیدگاه «وجهی- روایی» سیمپسون مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس شواهد موجود در این شعر، مشخص گردید که به دلیل تغییر دیدگاه در بند های مختلف شعر، گاهی از سوم شخص روایتگر، گاه سوم شخص بازتابگر و بعضی مواقع، از اول شخص استفاده شده است که هر کدام به نوعی در پیشبرد روایت موثر بوده اند؛ بنابراین، راوی در آن تلفیقی از این سه نوع روایتگر است. همچنین، به نظام های وجهی زبان این شعر بر اساس نظام وجهی سیمپسون که عبارت اند از: امری، تمنایی، معرفتی و ادراکی پرداخته شده است. به عقیده سیمپسون این چهار نوع نظام وجهی بدون در نظر گرفتن این که کدام راوی شعر را روایت می کند، درباره آن چه می گوید؛ می تواند دیدگاه های: مثبت، منفی و یا خنثی داشته باشد. حاصل بررسی نظام های وجهی در این شعر نشان می دهد، به دلیل استفاده بیشتر از نظام های وجهی«امری» و «التزامی»؛ وجهیت غالب از نوع «دیدگاه مثبت» است.

    کلیدواژگان: روایت، قصه شهر سنگستان، اخوان ثالث، سیمپسون
  • هستی قادری سهی، مهیار علوی مقدم* صفحات 157-172

    محیط زیست، یکی از مسایل بسیار مهم در قرن اخیر است که نحله های فکری مختلف در راستای محافظت از آن، راهکارهای گوناگونی ارایه داده اند؛ از جمله نحله های فکری منشعب شده از فمینیسیم، اکوفمینیسم است که وضعیت نابهنجار کنونی محیط زیست را برایند نگرش مردسالار چیره بر جوامع می داند و راهکار گذار از این وضعیت را تغییر این نگرش و رسیدن زنان به جایگاه حقیقی خود، به عنوان حافظان ذاتی طبیعت می داند. بررسی اکوفمینیستی جوامع و فرهنگ غالب بر آن ها، می تواند زمینه را برای نقد، تغییر این فرهنگ ها و در نتیجه حفظ محیط زیست، فراهم نماید؛ شاهنامه فردوسی، به عنوان یکی از آثار مطرح حماسی که نقشی بنیادین در ساختن هویت فرهنگی پارسی زبانان داشته، اثری است که بررسی دقیق آن می تواند، ویژگی های فرهنگی پارسی زبانان را آشکار سازد؛ بر اساس چنین نگاهی است که به بررسی برخی تقابل های شکل گرفته میان زنان و مردان برجسته این اثر می پردازیم تا با واکاوی اکوفمینیستی این تقابل ها، از سویی میزان صحت آرای اکوفمینیستی سنجیده شود و از دیگر سو با نقد وضعیت فرهنگی پارسی زبانان، شرایط برای تغییر و گذار از وضعیت نابهنجار زیست محیطی فراهم گردد. طبق بررسی های صورت گرفته در این پژوهش، که با روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته است، رابطه ای بنیادین، میان سلطه جویی مردان بر زنان و تخریب طبیعت وجود دارد که این رابطه از یک سو صحت گمانه های اکوفمینیست ها را اثبات می کند و از دیگر سو، ضرورت نقد این وضعیت فرهنگی را یادآور می شود.

    کلیدواژگان: اکوفمینیسم، شاهنامه فردوسی، مردسالاری، زن ستیزی، محیط زیست